کتاب همه چیز بودن
کتاب همه چیز بودن برای کسانی است که نمیخواهند فقط به یک موضوع بپردازند و از دیگر علایقشان دست بکشند. شاید بهتر است بگویم این کتاب برای انسانهای کنجکاو است؛ برای کسانی که با یادگیری چیزهای جدید و خلق کردن و دگرگونی هویت، اشتیاق را تجربه میکنند.
شما مجبور نیستید یک چیز را انتخاب کنید! این همان راز بزرگی است که هیچکس به شما نمیگوید. این کتاب به شما نشان خواهد داد به چه روشهایی میتوانید حرفهای بسازید که نه تنها پایدار و نتیجهبخش باشد، بلکه به شما اجازه دهد تا آنجا که دلتان میخواهد کشف و جستوجو کنید یا به عبارتی، چطور همه چیز باشید.
وقتی بزرگ شدی میخوای چهکاره شوی؟
یادتان میآید وقتی کودک بودید از شما میپرسیدند وقتی بزرگ شدید میخواهیدچهکاره شوید؟ این سؤال چه حسی داشت؟ من وقتی به پنج یا شش سالگیام فکر میکنم، جواب دقیقی یادم نمیآید، ولی به خاطر دارم بعد از اینکه جواب میدادم چه اتفاقی میافتاد.
چهرهی فرد بزرگسالی که سؤال کرده بود حالتی حاکی از تأیید و غرور به خود میگرفت. اظهار هویت احساس خوبی به همراه داشت.
با این پاسخ دنیا، یا دستکم دنیای کوچک من، تأییدم میکرد. وقتی بزرگتر میشویم این سؤال برای اغلب ما از تمرین خیالبافی خوشایند به سؤالی جدی و نگرانکننده تبدیل میشود. با مرور زمان فشار ناشی از واقعبینی را حس میکنیم.
جواب سنگینی است و عواقبی دارد که ما را به خودش متعهد خواهد کرد. احساس میکنیم اطرافیان در تلاشند دقیقاً مشخص کنند ما به چه نوع آدمی تبدیل میشویم.
جالب اینکه همچنان در پی همان تأییدی هستیم که در خردسالی دریافت میکردیم، وقتی که میگفتیم دوست داریم دلقک سیرک یا دایناسور شویم. ما این تأیید را میخواهیم، درحالیکه نمیخواهیم محدود شویم یا تصمیمی اشتباه بگیریم.
در زمینههای بسیاری بر انتخاب هویتی واحد تأکید شده است. کتابهای حرفهای بابروز و مشاوران به ما آزمونهایی میدهند تا کمک کنند گزینههای شغلیمان را جرح و تعدیل کنیم و به بهترین گزینه برسیم.
کالجها و دانشگاهها از ما میخواهند رشتهای مشخص را انتخاب کنیم.
کتاب همه چیز بودن
کارفرمایان گاهی از متقاضیانی که مهارتهایی خارج از حوزهی کاری دارند توضیح میخواهند که به طور ضمنی از نداشتن تمرکز یا ناتوانی حکایت میکند. اطرافیان و رسانهها دربارهی خطر نیمهکاره رها کردن، شاخه به شاخه پریدن یا همهکاره و هیچکاره بودن هشدارهای ناخوشایندی به ما میدهند.
در این میان زندگی تخصصگرایانه تنها راه موفقیت ترسیم میشود؛ به عبارتی، در فرهنگ ما نگاهی آرمانی به این مقوله وجود دارد. همهی ما داستان پزشکی را شنیدهایم که همیشه میدانسته است.
میخواهد پزشک شود یا نویسندهای که اولین رمانش را در ده سالگی نوشته است. دیگران این دسته از آدم ها را به عنوان نمونههای درخشان به رخ ما میکشند؛ البته چنین افرادی قطعاً وجود دارند .
و منظور نفرت داشتن از افراد متمرکز معدود نیست، اگرچه بسیاری از ما در قالبهای آنها نمیگنجیم.
ما از طریق نشانههای اجتماعی و شرطیسازی یاد میگیریم ایدهی آرمانی ندای راستین را باور کنیم: به این ایده باور پیدا کنیم که ما، نفر به نفر، در زندگی کاری بزرگ بر عهده داریم و قرار است آن را انجام دهیم؛ به عبارتی، تقدیر ما این است!
اگر در این چارچوبها نگنجیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
فرض کنیم شما دربارهی چندین موضوع مختلف کنجکاوید و میخواهید در زندگی کارهای بسیاری انجام دهید. اگر نتوانید یا نخواهید فقط به یک مسیر حرفهای قناعت کنید، ممکن است نگران شوید که برخلاف همه، ندایی راستین ندارید و به همین خاطر، زندگیتان بیهدف است.
در واقع اینطور نیست! برعکس، دلیلهای بسیار جالبی برای گرایش شما به حرکت میان زمینههای مختلف و بلعیدن دانش و تجربههای تازه و همچنین آزمودن هویتهای جدید وجود دارد.
شما چند پتانسیلی هستید
آیا حین خواندن این توضیحات سرتان را به نشانهی موافقت تکان میدادید؟ اگر چنین است، خبر خوبی برایتان دارم! شما احتمالاً چندپتانسیلی هستید.کسی که علایق و فعالیتهای خلاقانهی بسیاری دارد. اگر اولین بار است که به این واژه برمیخورید، ممکن است برایتان خیلی قلمبه سلمبه به نظر بیاید.
حال سعی کنید چندپتانسیلی را به سه بخش تقسیم کنید و آن را شمرده و بلند بخوانید: چند – پتانسیلی – ی. آنقدرکه به نظر میآمد بیگانه نیست، نه؟معمولاً همهکاره، بیش از آنکه بر دانش کسی دلالت کند، به مهارتهایش بازمیگردد و کلگرا به فردی اطلاق میشود که دانشی گسترده اما سطحی دارد.
تفاوت این معانی بسیار ظریف است و در نهایت آنچه اهمیت دارد انتخاب واژهای برای توصیف خود شماست، طوری که بتواند در شما احساس خوبی برانگیزد.عبارت یا عبارتهایی را انتخاب کنید که با آنها همذاتپنداری بیشتری دارید یا اصلاً از هیچ یک استفاده نکنید و عبارت خودتان را خلق کنید.
حقیقت این است که شما بدون تقدیر یا هدف نیستید؛ دلیل بسیار خوبی پشت کنجکاوی سیریناپذیرتان وجود دارد: شما کسی هستید که قرار است اوضاع را به هم بریزد، چیزی نوین خلق کند. مسئلههای پیچیده و چندبعدی را حل کند و به شیوهای منحصربهفرد زندگی دیگران را بهتر کند.
تقدیرتان، هر چه باشد، شما نمیتوانید با سرکوب کردن چندپتانسیلی بودنتان آن را محقق کنید؛ باید آن را دریابید و از آن به بهترین نحو استفاده کنید.
فهرست کتاب همه چیز بودن
بخش اول؛ همه چیز؟
فصل ۱) شما هیچ ایرادی ندارید
فصل۲) چند پتانسیلیها: سستعنصر یا نوآور؟
فصل۳) اجزای زندگی چندپتانسیلی شاد
بخش دوم؛ چهار الگوی کاری چندپتانسیلیها
فصل۴) رویکرد آغوش جمعی
فصل ۵) رویکرد چندپاره
فصل۶) رویکرد ققنوسی
بخش سوم؛ موانع دستوپاگیر رایج چندپتانسیلی
فصل ۸) سیستم بهرهوری شخصی
فصل۹) ترس، اعتمادبنفس و مواجه شدن با افرادی که متوجه نمیشونذ
فصل۱۰) جمعبندی
اطلاعات کتاب :
اندازه کتاب: 21/5 * 14/5 سانتیمتر
200 صفحه
قیمت: 45000 تومان
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.